تغذیه در طب ایرانی اسلامی
به نام خداوند که به لطف فیض دمادمش، هستی ستاره باران نور و تازگی است و درود بی پایان او بر پیامبر اسلام و خاندان پاک او که طبیبان عاشق و حیاتن آفرینن.
برای کسی که تارهای قلبش با طنین ناله ی بیماری لرزیده و یاخته هایش را شور علاج و تسکین آلام آدمیان انباشته باشد، هر دانشی که چنین شوری را به کار آید آموختنی است و هر راهی که به چنان غایتی رسد رفتنی. از این رو کاویدن انبان تجربه و دانش بشری و آموختن و به کار بستن هر انچه لازم و مفید است، ب یتعصب دیروز و امروز، راز سترگی است که حاصل مبارکش خدمتی مضاعف به تامین سلامت مردم و علاج و تسکین دردهای بیماران خواهد بود. در این میان آنچه که عمیقا شایسته توجه است کشف و استفاده از اشارات طبیعت است. طبیعتی که در درون خود بشارت حفظ سلامت و درمان امراض را نهفته دارد.
اگرچه طب نوین با پیشرفت های لحظه به لحظه و اعجاب آورش در مقام تشخیص و تحلیل ذره به ذره بیماری ها، بنایی عظیم و با شکوه آفریده است، در مقام درمان جز داروهای بعضا بسیار پر عارضه ی شیمیایی، ارمغانی پیشکش نیاورده، و دلیل این واقعه از آنجا رقم زده شده که هم زبانی با طبیعت صاحب شعور و قوه تدبیر فراموشی سپرده شده است.
از مهم ترین آموزه های طبیعت در حفظ سلامت و درمان بیماریها توجه به غذاست. این توجه در طب ایرانی در درک اخلاطی از وجود انسان و نسبتی که از این منظر با همه پدیده های هستی برقرار میکند، ریشه دارد. پدیده هایی که خود نیز هر یک دارای مزاجی ویژه اند و بر هر انسانی که قهرا مزاجی خاص خود دارد از دریچه سلامت و بیماری اثر میگذارند.
در یک جمله ساده باید گفت: هر چیزی خوردنی نیست و هرکس نمیتواند هر چیزی را بخورد
و این البته ساحت گسترده ای است که این دفتر ورقی از هزاران ورق نوشتنی در این باب است.
سال ها تحقیق و مطالعه پی گیر در متون طب سنتی و تجربه آموز های شریف آن بر بالین بیماران، ما را بر ان داشت که به قدر بضاعت کتابی گرد آوریم که در عین وفاداری به آن متون، به زبانی تازه، راوی درس های نابشان در زمینه مبانی تغذیه و شقوق آن باشد
دکتر غلامرضا کرد افشاری
دکتر حوریه محمدی
دکتر سید سعید اسماعیلی
دکتر مریم مقیمی
زمستان 1392